بهارانه‌ای در پاییز/حاشیه نگاری از جشن تولد هنرمندان پیشکسوت متولد آبان

قدردانی و قدرشناسی سنّت نیکویی است که در نهاد ایرانیان نهاده شده است و از این بابت بر خود می‌بالیم. سال‌ها با این جملۀ سعدی شیرین‌سخن و نغزگفتار خو گرفته‌ایم که «هنرمند هر جا رود باید قدر بیند و بر صدر نشیند». هنرمندان اندیشمندانی هستند که با الهام گرفتن از احساس به آفرینش می‌پردازند و ماحصل این پدیدآورندگی در قالب فیلم، تابلوی نقاشی، نوای موسیقی و… روح و روان آدمی را حلاوت می‌بخشد.

پاییز هزاررنگ تابلویی از زیباترین زیبایی‌ها را به چشم‌ها پیشکش کرده است. نقش در نقش و رنگ در رنگ نگاه‌مان به عروس فصل‌ها خیره می‌شود. آیینه در آیینه به تماشا نشسته‌ایم شُکوه این خیرگی‌ها را. آسمان میزبان خورشید است و تلألؤی پرتوهای طلایی جان‌ و دل‌مان را روشنی می‌بخشد. در گذار از ثانیه‌های عجول، پابه‌پای برگ‌های رقصان در باد، کوچه‌ها را گز می‌کنیم تا باغ همیشه بهار هنر. باغ هنر؛ گلشنی به خرمی بی‌شمار گل‌های رنگارنگ، گلستانی چشم‌نواز و بوستانی مملو از هرچه زیبایی. فضایی فرح‌بخش و روح‌افزا که در محاصرۀ پرچین‌ها و فواره‌ها و درختان سر به فلک کشیده است و دمی ما را از غربت دلگیر زندگی مدرن به خاطره‌ها و خیال پرت می‌کند.

بیست‌و‌سوم آبان است و جشنی برای جاودانه‌های تکرارناپذیر خاطره‌ها. جشن باشکوهی که به لطف مؤسسۀ هنرمندان پیشکسوت تدارک دیده شده تا هنرمندان متولد آبان تجلیل و تکریم شوند. پابه‌پای دقایق سرشار مهر وارد باغ هنر می‌شویم. صمیمیت از سر و روی پاییز می‌بارد. هوا لبریز عشق است و درِ باغ به روی گل‌ها باز. قدم قدم به وسعت مهربانی نزدیک می‌شویم. کمی آن‌سوتر فرشی گلرنگ، میزبان قدوم گل‌های خوش‌عطروبویی است که در گلشن هنر قد کشیده‌اند. جای‌جای این وسعت باشکوه چشم‌انتظار حضور گل‌هاست. ثانیه‌ها از دقایق سبقت می‌گیرند تا دیده‌ها به دیدار خوبان منور شوند. «باغ هنر» میزبان پیشکسوتان آبان‌ماهی است که در گذار از روزگار مویی سپید کرده‌اند. قرار است با جهانی از خاطره‌ها روبه‌رو شویم؛ هنرمندان بی‌نظیری که در این ماه از سال به هستی سلام داده‌اند و در عرصه‌های هنر ایران‌زمین افتخار آفریده‌اند. نگاه‌های منتظر و لنز دوربین‌ها زل زده‌اند به ورود بهترین‌های ادب و فرهنگ و هنر میهن‌مان. لحظه‌ها در تب‌وتاب‌اند که چهره‌های ماندگار سال‌های عمرمان گرد هم آیند در فضایی که به مهر مزین است.

اینجا خاص‌ترین نوستالژی زمان است، جایی برای تکریم خاطره‌ها. مکانی برای حضور اساتید فرهیخته و هنرمندانی که می‌آیند تا فارغ از هیاهوی ناملایمات جامعه، لختی در کنار هم بیاسایند و دیداری تازه کنند با طعم کیک تولد. در گیرودار نگاه‌های مشتاق، حس زیبای خاطره جان می‌گیرد و متولدین آبان از راه می‌رسند و پاییز به یُمن قدوم‌شان بهار می‌شود. هر دم از این باغ بری می‌رسد… کمی قبل از ساعت یازده ظهر، بزرگان هنر این کهن‌بوم‌وبر یکی پس از دیگری وارد از راه می‌رسند و مورد استقبال میزبانان قرار می‌گیرند. نیکنام حسینی‌پور، سکاندار مؤسسۀ هنرمندان پیشکسوت وهمکاران پر تلاشش  تمام‌قد هنرمندان را به عطر سلام و گل لبخند می‌نوازند. با اهالی هنر و اصحاب رسانه خوش‌وبش می‌کند و چشم‌های تیزبینش به درِ باغ خیره می‌شود تا به محض ورود صاحبان فضل و اندیشه، به پیشوازشان برود و میزبان نگاه زلال‌شان باشد. لنزهای کنجکاو خبرنگاران تصاویری از میهمان در حافظۀ خود ثبت می‌کنند و هنرمندان پس از گرفتن عکس یادگاری و مصاحبه با اصحاب رسانه، راهی سالن اجرای برنامه می‌شوند. محمد ابهری با لبخند ناز و دل مهربانش در قاب چشم‌ها ظاهر می‌شود؛ بازیگر توانایی که نقش‌آفرینی بی‌نظیرش در فیلم «مادر» و سریال «ستارخان» ملکۀ ذهن‌مان شده است. منوچهر غیوری با چهرۀ بشاش و لهجۀ دلنشین اصفهانی پای بر فرش قرمز می‌گذارد؛ نی‌نواز مطرحی که آثارش دل از مخاطب می‌ر‌باید و هر اهل ذوقی را به وجد می‌آورد. حضور طاهر شیخ‌الحکمایی، از مجسمه‌سازان برجستۀ جنوب، گرمابخش دورهمی آبانی‌هاست؛ استاد فرهیخته‌ای که تندیس «محبت» و «باب‌العشق» از جاودانه شده‌اند. مهدی ابراهیمیان، معمار سرشناس و صاحب‌سبک که بازسازی تزئینات بسیاری از آثار تاریخی ازجمله «هتل عباسی» اصفهان از شاهکارهای اوست با ویلچر به باغ هنر آمد تا سالگرد تولدش را جشن بگیرد. عباس جهانگیری دیگر عزیزی است که خاک پایش توتیای چشم هنردوستان می‌شود؛ فرزانه‌ای از تبار هنر که در زمینۀ ادبیات نمایشی و سینما و پژوهش دستی بر آتش دارد. پری ملکی، خنیاگر خاطره‌ساز ایران، باغ هنر را به لبخندش مزیّن می‌کند؛ ملکۀ سختکوشی که جانی دوباره به کالبد موسیقی بانوان وطن دمید. غلامعلی لطیفی، گرافیست توانای سال‌های دور که کاریکاتورهایش را در مجلات «چلنگر» و «تهران‌مصور» منتشر می‌کرد، در جمع آبانی‌ها حضور یافت. بانو سوسن مقصودلو، آبان‌زاده‌ای از گیلان سرسبز، در قاب نگاه هنردوستان جای می‌گیرد؛ بازیگر تمام‌عیاری که «تحفه‌ها» و «باغچۀ مینو» در کارنامه‌اش جلوه‌گری می‌کند. میهمان دیگر محفل آبانی‌ها شهرام کریمی است؛ هنرمندی از تبار رنگ و بوم و قلم که به مدد تلفیق اندیشه و احساس، شاهکارهای نابی را به مخاطبان پیشکش کرده است. تاجبخش فنائیان استاد بی‌بدیل هنرهای نمایشی که سالیان درازی با صبر و حوصله به پژوهش مشغول است، به جشن باغ هنر می‌پیوندد. «صفیر سیمرغ» یادگار ماندگارِ «مهدی آذرسینا» استاد کمانچه است که فرش قرمز را قدم می‌زند و در هیاهوی فلش‌ دوربین عکاسان وارد سالن می‌شود. مرتضی قدوسی از حافظان میراث و صنایع‌دستی ایران که اصالت «خاتم»هایش زبانزد خاص و عام است آمده تا با همزادهایش دیدار کند. پروفسور سرور بختی، رئیس مؤسسۀ فرهنگی اکو در ایران، میهمان ویژۀ جشن آبانی‌ها دعوت هنرمندان و هنردوستان را لبیک گفت و به محفل ما پیوست. نوروز رسولی، از پیشکسوتان هنرهای سنتی، سال‌ها با هنر تراشکاری بلور روزگار گذرانده و باغ هنر میزبان این هنرمند دوست‌داشتنی شده است. منصور خلج، مؤسس گروه تئاتر امید، با لبخند زیبا و شعرهای احساسی‌اش آمده تا روح‌مان را جلا بخشد و لحظه‌ای از روزمرگی‌ها وارهاند. هوشنگ توکلی که با «زادبوم» و «میرزا کوچک‌خان جنگلی» میهمان نگاه علاقه‌مندان هنرهای نمایشی بوده در دورهمی متولدین آبان حضور می‌یابد. کیوان ساکت موسیقیدان متبحر باشکوه‌تر از همیشه دعوت ما را لبیک می‌گوید نامش در لیست پیشکسوتان آبان‌ماه ثبت گردد. عنایت بخشی، مرد خاطره‌های مردم ایران، عصا به دست و موسپید می‌آید و به جشن ما طراوتی دوچندان می‌بخشد. علیرضا افتخاری استاد  آواز و موسیقی به ما می‌پیوندد و لبخندش را از هنردوستان دریغ نمی‌کند. سعید امیرسلیمانی، هنرمند طناز و اصیل که «دلشدگان» و «کفش‌های میرزانوروز» را در کارنامۀ فعالیت‌هایش دارد، خاضعانه می‌آید و در جمع همکارانش قرار می‌گیرد. رضا بنفشه‌خواه پا بر فرش قرمز می‌گذارد و با زبان طنز حضار را به وجد می‌آورد؛ هنرمندی که با «بدون شرح» و «اجاره‌نشین‌ها» لبخند بر لب مخاطبان می‌کاشت. یار و همکار قدیمی‌مان دکتر علی‌اصغر کاراندیش هرچند متولد آبان نیست اما سال‌ها با هنرمندان حشرونشر داشته و آمده تا در شادی‌شان سهیم باشد.

 دکتر محمود شالویی، سرپرست معاونت هنری وزارت ارشاد، حضور در باغ هنر را مغتنم می‌شمارد تا با چهره‌های هنر ایران دیداری تازه کند و درددل‌های‌شان را بشنود.

گل‌ها جمع‌شان جمع است و باغ هنر نیز به میزبانی حضورشان مفتخر. در میهمانی گل و آب و آیینه، لبخند بر لب‌ها حکومت می‌کند و عشق در نگاه‌ها هویدا می‌شود. دورهمی متولدین آبان، مملو از چهره‌هایی است که نام‌شان بر تارک تاریخ هنر ایران می‌درخشد. در این خویشاوندی صمیمانه، جمعی از فرهیختگان گرد هم آمده‌اند که هر کدام به تنهایی ستاره‌ای درخشان‌اند در آسمان باشکوه هنر. هنرمندان با گل و شیرینی و لبخند پذیرایی می‌شوند و با احترام به سوی جایگاهی هدایت می‌شوند که قرار است سالگرد تولدشان پاس داشته شود. چه گردهمایی باشکوهی! جای تعدادی از هنرمندان خالی‌ست، جای بزرگانی که قله‌های معرفت بودند و وزنه‌های وزین فرهیختگی.

جشن میلاد آبانی‌ها با زلال آیات نور کلید می‌خورد. در اولین سکانس، سرود پرافتخار میهن در سالن طنین‌انداز می‌شود و حاضران به احترام نام وطن برمی‌خیزند و دست به سینه نام شکوهمند ایران را زمزمه می‌کنند. لختی بعد کلیپی از جشن‌های قبل در منظر نگاه مخاطبان مرور می‌شود. نوبت همنشین صمیمی هنرمندان و یار غار اهالی فرهنگ است که روی سن بیاید. نیکنام حسینی‌پورِ متخلّق به اخلاق نیکو که نام نیکش آوازۀ روزگار ماست، همچون همیشه با لبخند دلربایش میزبانی را کمال می‌رساند و از دغدغه‌های مقدسی روایت می‌کند که همواره به تحقق بخشیدن‌شان همت می‌گماشت. از حرمت اهالی هنر گفت و ضرورت تکریم‌شان. از اینکه دو سال در محاق بودند و امسال با فروکش کردن کرونای بی‌رحم، مسبب این دورهمی شدند. از اینکه با وجود مشکلات و معضلات متعدد، با افتخار پای عهدش با هنرمندان ماند و در رفع نیازهای‌شان کوشید. از اینکه خدمت بی‌منت را سرلوحۀ کارش قرار داد و به داد فرهنگ رسید. از اینکه کاش قدر سرمایه‌های فرهنگی‌مان را در زمان حیات‌شان می‌دانستیم.

این از تبار نیکنامان، با قلبی مالامال از عشق به جاودانه‌های هنر، خوشامدشان گفت و میلادشان را شادباش. میهمان خاطرات شیرین دوران مسئولیت و همنشینی‌اش با صاحب‌شوکتان فرّ و فرهنگ شدیم. دورانی که به زعم همکارانش و علی‌رغم تمامی ناملایمات ناخواسته، تمام توانش را به کار بست تا از این آزمون هم سربلند بیرون بیاید. از جای خالی چهل هنرمند فقید گفت که ناباورانه رفتند و دنیای هنر از هنرمندی‌شان بی‌نصیب ماند.

نوبت به پروفسور سرور بختی رسید. مهمان ویژه‌ای که با کلام شیرین تاجیکی، از ارج هنر و هنرمندان گفت و خوشحال که در چنین جمعی مهمان است. بختی که همیشه بخت یارش باشد در برابر هنر سر فرود آورد و خواستار همکاری مؤسسه با «اکو» شد.

کیوان ساکت نغمه‌های عاشقی سر داد و با هنرنمایی‌اش لحظاتی روح و جان‌مان را جلا داد. صدای دلنشین تار در سالن طنین‌انداز شد و دل‌های عاشق گوش جان سپردند به هنر ساز و زخمه‌های باشکوه این موسیقیدان اصیل.

کیک تولد هنرمندان در بدرقۀ تشویق‌های پیاپی حضار، روی جایگاه تعبیه‌شده بر سن قرار گرفت. نوبت به دکتر شالویی بزرگوار رسید تا برای‌مان از عرفان مولانا بگوید و تکریم هنرمندان پیشکسوت. دقایقی میهمان ادب و ادبیات فاخر ایشان بودیم و در ادامه منصور خلج نازنین با دوبیتی‌هایش حال‌وهوایی ناب به همه هدیه داد.

ویژه‌ترین بخش به اجرا درآمد و آبانی‌های ماه یکی یکی روی سن آمدند و با کیک تولدشان در لنز دوربین‌ها قاب شدند. شادباش مؤسسۀ هنرمندان پیشکسوت برای زادروزشان، گل بود و لوح تصویرشان و هدیه‌ای به رسم یادبود. برخی‌ها به فراخور حال، پشت میکروفن رفتند و خوشحالی و رضایت‌شان را از این دورهمی اعلام کردند. رضا بنفشه‌خواه دوست‌داشتنی، بزرگمرد طناز هنر ایران، از خاطرات روزهای هنرمندی‌اش گفت و قاب «ان‌یکاد» پیشکش نگاه نیکنام حسینی‌پور کرد تا از این رهگذار زحماتش را ارج گذارد و خستگی از تن و جانش بستاند.

تشویق پشت تشویق ما را به محوطۀ باغ سوق داد؛ جایی که عکس یادگاری دسته‌جمعی زنگ پایان جشن تولد را به صدا درآورد. بزرگان و گنجینه‌های هنر ایران‌زمین بر پله‌ها ایستادند تا دوربین‌ها حضورشان را در حافظۀ تاریخ ثبت کنند. مؤسسۀ هنرمندان پیشکسوت به‌عنوان بانی این رسم خوشایند، به رسم ادب و به یمن خاطره‌سازان این جشن، ناهار مختصری میزبان گل‌های گلستان هنر بود و در حد بضاعت خود حرمت‌شان را پاس داشتند. باز هم حکایت گل و لبخند و عشق در گوش باغ هنر پیچید و سرشار شدیم از عطر حضور فرهیختگان فرهمند فرهنگ‌وهنر ایران‌مان. یادگاری از مهر و صمیمیت که بر این گنبد دوّار جاودانه بماند. به پایان آمد این دفتر، حکایت…   

محمد مرادی

پایان پیام

تحریریه موسسه هنرمندان پیشکسوت

تحریریه موسسه هنرمندان پیشکسوت

سایر اخبار

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا