دهم دی سال 1336 در متولد شد.
در دوران ابتدایی با کانون پرورش فکری ارتباط داشت و دوران دبیرستان دوست داشت نقاشی کند یا به کلاسهای خوشنویسی برود ولی تشویق به این کار نمیشد. خودش پنهانی با کانون پرورش فکری و جاهای دیگر مرتبط میشد و فعالیتهایی انجام میداد.
او و چند تن از دوستانش علاقه زیادی به عکاسی داشتند. سه چهار نفر بودند که پول روی هم گذاشتند و دوربین گرفتند و با آن عکاسی کردند. تا اینکه سال 1356 زندهیاد رسول ملاقلیپور که دوست صمیمی او بود، یک دوربین زنیت از یکی از دوستان مشترکشان گرفت و به اتفاق هم از راهپیماییها و تظاهرات عکاسی کردند.
رسول اولیازاده پس از مدتی شروع کرد به چاپ عکس. مدتی به این شکل کار کرد و بعد توانست یک جای مستقل را برای خود درست کند و کار لابراتوار را هم انجام بدهد.
او تحصیلات دانشگاهیاش را در رشته نقاشی ادامه داد و لیسانس نقاشی و فوق لیسانس گرافیک گرفت. از همان زمان برای خیلی از قصههای مجلات کودکان، نقاشی میکشید و تصویرسازی میکرد و پشت جلد بعضی از مجلات را نیز طراحی میکرد.
اولیازاده ساعتها پیش استاد شقاقی میرفت و با او صحبت میکرد و مشکلات تخصصی اش را از او میپرسید. سال 59 با روزنامه جمهوری اسلامی همکاری خود را آغاز کرد و مدت محدودی در کنار عکاسان خوبی نظیر سعید صادقی، بهرام محمدی و سعید عینیفر فعالیت کرد. مدتی هم با رسول ملاقلیپور در بخش لابراتوار حوزه هنری مشغول فعالیت بود. سپس جذب یکی از مجلات پرتیراژ آن زمان یعنی “پیام انقلاب” شد.
او همزمان با کار عکاسی و گرافیک هم انجام میداد و برای خیلی از مجلات طراحی جلد، صفحهآرایی و کارهای گرافیکی انجام میداد و برای بعضی از نشریات هم عکاسی میکرد.
پس از آغاز جنگ از طرف مجله “پیام انقلاب” به جبهه رفت و لحظات بسیاری را ثبت و ضبط کرد.
سال 1363 برای اولینبار به مکه مشرف شد و دوربینش را هم با خود برد، اما شرایط آنجا آنقدر سخت بود که اصلاً نمیتوانست دوربین به دست بگیرد. حدود 23 سال پس از این ماجرا، در سال 1385 ، صرفاً برای کار عکاسی به مکه اعزام شد. یک روز داشت از مزار ائمه بقیع عکاسی میکرد و عکس خاصی هم گرفت ولی مأموران او را بازداشت کردند. او معمولاً بعد از گرفتن چند عکس، حافظه دوربین را در میآورد تا اگر آن را گرفتند حداقل عکسهای قبلی را داشته باشد. با این حال آن عکس خاص هنوز داخل دوربین بود و آنها حافظه دوربین را پاک کردند. در هتل چند نفر دانشجوی نرمافزار حضور داشتند که دوربین را به آنها داد و توانستند دوربین را ریکاوری کنند و عکسها برگشت.
او نمایشگاههایی برگزار کرده که عکسهای مدینه، مکه و کربلا را در آنها به نمایش گذاشته است. علاوه برآن آثارش را در نمایشگاههای گروهی و انفردای بسیاری به نمایش گذاشته است.
استاد اولیازاده سال 1384 بهعنوان رئیس خانه عکاسان ایران منصوب شد و از جمله کارهایی که کرد این بود که بسیاری از انجمنهای عکاسی مانند انجمن عکاسان تئاتر، با حمایت او راهاندازی شدند.
او همچنین در سال 1392 “خانه عکاسان جوان” را راهاندازی کرد تا هم در زمینه آموزش فعالیت داشته باشد و هم یک گالری باشد که جوانها اگر خواستند نمایشگاه برگزار کنند بتوانند از آن استفاده کنند.
کارهای او از حدود 10-15 سال پیش به این طرف کارهایی فراواقعی و یا سوررئال هستند. نوع قلم زدن و نقاشی کردن او امپرسیونیستی است ولی تفکری که پشت نقاشی است و نقاشی را ارائه میدهد سوررئال است.
استاد رسول اولیازاده مدرک درجه یک هنری دارد و از سال 1397 به عضویت موسسه هنرمندان پیشکسوت درآمده است.