ظاهرش اصلاً به مجموعهدارها و کلکسیونرها نمیخورد. موهای پرپشت و سفید، مثل برف که رنگ پیراهنش را با آن ست کرده است. یک عینک کائوچویی مشکی و لهجه غلیظ آذری که مثل «قرابیه»های تبریز، شیرین است. اینها، اولین قابی است که بعد از دیدن استاد «محمدعلی جدیدالاسلام» توی ذهن، ماندگار میشود. اما این، همه ویژگیهای این پیرمرد خوشقلب و احساساتی هفتادساله نیست. او بانی بزرگترین مجموعه و موزه دوربین عکاسی در ایران هم هست. کسی که میگوید توی هر دوربینی که خریده و نگه داشته، کلی خاطره و اسم مشهور، روی نگاتیوهایش ثبت کرده است و برای همین، این دوربینها را با دنیا عوض نمیکند.
حالا همکاران و دوستدارانش به بهانه «روز جهانی عکاس» مهمان دانشکده خبرگزاری فارس و باشگاه خبرنگاران توانا شدهاند تا در اولین عصر چهارشنبه شیرین و دلنشین شهریوری امسال، آئین نکوداشتی برایش بگیرند.
مسیر ورودی دانشکده تا محل برگزاری مراسم نکوداشت، پر از پرترههای جذاب مشاهیر و هنرمندان محبوب ایرانی است. از «شهریار» که خود جدیدالاسلام میگوید کاملترین آرشیو عکسهای شهریار را در اختیار دارد تا «عمران صلاحی» که مثل نوشتههایش لبخند را همراه همیشگی خود کرده.
بازار احوالپرسیهای کرونایی داغ است و خنده از لب رفقای قدیمی جدیدالاسلام محو نمیشود. استاد، همراه همسرش آمده و راهنمایی میشود تا روی یکی از صندلیهای ردیف اول بنشیند.
شکارچی موقعیتشناس لحظهها
مجری که خودش هم یکی از عکاسان قدیمی است، از معاون پژوهش و آموزش خبرگزاری فارس دعوت میکند تا به مهمانان این آئین، خیر مقدم بگوید.
«علیرضا طاهری» در ابتدای سخنانش، با اشاره به رسالتهای رسانهها و هنرمندان در جهاد تبیین میگوید: «شناخت درست نیاز لحظه و استمرار در کار تا رسیدن به هدف نهایی، مهمترین رسالت رسانهها در این عرصه است. چیزی که با مرور زندگی و دستاوردهای استاد جدیدالاسلام، آن را به روشنی میبینیم.»
طاهری، سپس به پیشینه عکاسی و عکسهای تاریخساز در انقلاب اسلامی از جمله عکس معروف مرحوم «حسین پرتوی» در دیدار همافران با امام خمینی (ره) اشاره میکند و میگوید: «در بین هنرهای تجسمی، عکاسی را میتون به عنوان موثرترین هنر نام برد و افتخار میکنیم که به عنوان اولین کشور اسلامی و تنها پنج سال پس از اختراع دوربین عکاسی، پذیرای این هنر در ایران عزیزمان بودهایم. امروز هم از انسان عاشقی تجلیل میکنیم که عمر و زندگی خودش را وقف هنر و عکاسی کرده است.»
طاهری به بیست ساله شدن خبرگزاری فارس در دهه فجر امسال هم اشاره میکند و میگوید: «معرفی بیش از ۵۰۰ عکاس حرفهای و خوشنام به مجموعه رسانههای کشور، یکی از افتخارات فارس در طول ۲۰ سال فعالیت آن بوده است.»
مشاور مدیرعامل «صندوق اعتباری هنر» دومین فردی است که پشت تریبون میرود و از عشق جدیدالاسلام به دوربینها سخن میگوید.
«نیکنام حسینیپور» میگوید: «جدیدالاسلام از تبریز میآید که به شهر اولینها در ایران معروف است. حالا هم او اولین مجموعه و موزه دوربینهای قدیمی را از تبریز به تهران آورده و نشان داده که عکاسی برایش، فقط ثبت لحظهها نیست و او با این دوربینها عاشقانه زندگی کرده است.»
ارث این خانواده عکاسی است
«من با ایشان سالها دمخور بودم و میتوانم به جرات این را بگویم که انگار تکتک این ۹۵۰ دوربین، بچههایش هستند. از بس که به ابزار کارش عشق میورزد.» این جملهها را «سیدعباس عظیمی» میگوید. مدیرعامل «موسسه هنرمندان پیشکسوت» که خیلی هم روی ادای صحیح و بدون پیشوند و پسوند نام موسسه، حساس است.
عظیمی با این جملهها، توصیفش از جدیدالاسلام را ادامه میدهد: «او هم باعث و بانی راه اندازی بزرگترین موزه عکاسی ایران و شاید حتی جهان است. هم در کنار اینها دلسوزانه تلاش میکند هرآنچه در این سالها از هنر عکاسی به جانش نشسته، متواضعانه به دانشجویانش منتقل کند.»
بعد هم که صحبت از بچههای آقای عکاس میشود، جدیدالاسلام میگوید: «عکاسی در خانواده ما موروثی است. جد بزرگ ما عکاس بوده. همسرم عکاس طبیعت است و الان هم هر دو پسرم «روزبه» و «نوید» عکاسند. زندگی و عشق ما با دوربین و عکاسی گره خورده است.»
ماجرای سبد رز قرمز
لابلای سخنرانیها، جدیدالاسلام، بی مقدمه اجازه میخواهد که پشت تریبون بایستد. بعد چند بیتی شعر میخواند: «روح پدرم شاد که فرمود به استاد، فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ. من عاشقتر از خودم، آقای عظیمی را دیدم و میخواهم این سبد گل را تقدیم او کنم.» سبد گلی پر از رزهای قرمز که اول مراسم، تقدیم جدیدالسلام شده بود و حالا، او آن را هدیه میکند. ماجرا اما وقتی دلنشین تر میشود که عظیمی هم بلافاصله پس از گرفتن سبد گل میگوید: «من هم میخواهم این سبد گل را به نمایندگی از همه اهالی هنر، تقدیم پدر شهید علیرضا برادران کنم.»
حالا نوبت پدر شهید است که در میان تشویق و صلوات حاضران، سبدگل را تحویل بگیرد. آن هم زیر سقف جایی که پسرش، روزگاری عکاس آن خبرگزاری بوده و پس از فاجعه سقوط هواپیمای c-۱۳۰ حامل خبرنگاران، نام او را به عنوان یکی از شهدای خبرگزاری فارس، جاودانه کرده است.
این دست بهدست شدن سبد گل رز قرمز، لبخند را روی لبان همه مینشاند و نگاه که کنی، میتانی خیس شدن چشمهای بعضی از حاضران را هم نظاره کنی.
این زن همیشه همراه
همسر استاد جدیدالاسلام، چهره پنهان این آئین نکوداشت است. بهسان بیشتر زنان آذری، زیاد تمایلی به دیده شدن ندارد و سعی میکند از پشت صحنه، ماجراهای دوستداشتنی این مراسم را ثبت کند. برای همین، گاهی وقتها موبایلش را توی دست، بالا میآورد تا حرفهای همسرش را ضبط کند. گاهی میان آن حرفها و شعرها و تمثیلها، لبخندی بزند و چشمانش از ذوق، برق بزند و از دیدن اشکهای جاری همسرش، چشمهای خودش هم خیس شود.
اما حتی وقتی مجری، او را به بالای سن فرا میخواند و سعی میکند با لطایف الحیل، از او درباره سختیهای زندگی با یک هنرمند عکاس حرف بکشد، ناکام میماند و فقط این جمله را میشنود: «ببخشید من نمیتونم زیاد حرف بزنم. از دیدن گریه آقای جدیدالاسلام، گریهم گرفت. با اجازه برم بشینم.»
و شاید به همین دلیل باشد که استاد «امیرعلی جوادیان» مدیر گروه عکاسی دانشکده و یکی از بانیان اصلی برگزاری مراسم، بعد از یک سخنرانی کوتاه، از حاضران اجازه میگیرد تا به نشانه ادب و سپاسگزاری از خانواده استاد جدیدالاسلام، مقابل همسر او سر تعظیم فرود آورد.